وروجک کوچولو

خوبی را آرزو می کنم... برای آنهایی که با تمام بدی هایی که دیدند یاد نگرفتند بد باشند.

تبلیغات تبلیغات

روز هفتم - ترس

از بچگی تا الان از خیلی چیزا ترسیدم از تاریکی از جونور ریز و درشت از تنهایی از طرد شدن از کتک خوردن از چیزای احمقانه بگیر تا چیزای واقعی اما همیشه ترسی که از همه بیشتر ازش متنفر بودم... ترسی که واقعا میتونست بهمم بریزه ترس توی مخمصه افتادن بود اینکه هی دست و پا بزنم بیشتر توی منجلاب غرق شم و نتونم خودم رو نجات بدم اینک درگیر یه شرایطی بشم که ببعلتم واقعا به واهمه مینداخت منو واسه همین همیشه از فیلم هایی که شخصیتش توی یک مخمصه میفته و نیاز داره خودش رو رها
ادامه مطلب

روز پنجم - زبان عشق من

زبان عشق من رو از رفتارم بخون از اینکه از همه چی میزنم که با تو باشم که حالت رو خوب کنم حتی اگه حال خودم خوب نباشه که هوات رو داشته باشم حتی اگه هوای دلم ابری باشه در هر حالتی همیشه صدم رو برات میزارم هیچ موقع نمیزارم احساس تنهایی کنی توی روزایی که زندگی روی بدش رو بهمون نشون میده همیشه هستم کنارت و همراهت حتی اگه خودت نخوای چون بیشتر از اونی که فکر کنی بهت اهمیت میدم و برام مهمی وقتی کسی رو راه میدم به خونه قلبم همراهش قدرت دنیام رو به اون واگذار میکنم
ادامه مطلب

روز چهارم - نامه ایی به عزیز

چالش اصلی امروز برای من پیدا کردن عزیزم بود🙃 کی رو عزیزم میدونم؟🤔 آدم امن من کیه؟🤨 . . . سلام خدمت رفیق شفیق خودم👻 حالت چطوره عزیز من؟😉 خوبی؟ خوشی؟ سلامتی؟ رو به راهی؟ رو به رشدی؟ چه خبرا گلدونم؟ در چه حالی؟😁 امیدوارم هر که هستی حال دلت خوب باشه😊 که توی بهترین حالت باشی😉 که لبت خندون🤗 و کیفت کوک باشه عزیز من🥳 حالم منم خوبه اینروزا😇 این موقع سال انگار زندگی پر رنگ تر جریان داره🌱 انگار شهریورماه عشق رو توی رگ های زندگیامون تزریق میکنه🍀 و خدا را
ادامه مطلب

اندراحوالات اوضاع

و این هم از این همه چیز رو مرتب کردم و یا ابررررررفض که چنقده کار داشتم دیگه اینکه باید به دوره هام ادامه بدم و یادداشت برداری هام رو داشته باشم فردا هم آخرین کارام رو راست و ریس میکنم 👩‍💻- به وب ها سر میزنم ✍️- پست هام رو میزارم 🎵- آهنگ هام رو مرتب کنم 📚- کتابام رو سر و سامون بدم 📑👩‍🎓- و جدی برم سراغ درس خوندن پی‌نوشت: و بالاخره همه چیز رو مرتب کردم و چنقده کار داشتم هوف دیگه اینکه باید به دوره هام ادامه بدم و جدی برم سراغ زبان فراسوی عزیز خدا رو
ادامه مطلب

تیکه کتاب - معمای آقای ریپلی

...تنها بود اما اصلاً احساس تنهایی نمیکرد. خیلی شبیه شب کریسمس در پاریس بود، احساس اینکه همه دارند تماشایش میکنند، انگار کل جهان تماشاچی شده باشند، احساسی که سبب میشد همیشه در بهترین وضعیت خود را نگه دارد، چون کافی بود یک اشتبه مرتکب شود و فاجعه به بار آید. با این همه کاملاً اطمینان داشت که اشتباه نخواهد کرد. به هستی اش حال و هوایی عجیب و لذتبخش می بخشید ، تام فکر کرد احتمالاً همان احساسی است که یک بازیگر وقت ایفای نقشی مهم روی صحنه دارد، در حالی که مطمئن
ادامه مطلب

اندر احوالات اینجانب

+ سلام سلام به همه خوبین؟ خوشین؟ سلامتین؟ رو به راهین؟ رو به رشدین؟ چه خبرا؟ + دیروز بعد از مدت ها اتاقم رو تمیز کردم و باید بگم هیچی اندازه نظم و ترتیب همه چی منو خوشحال نمیکنه + امروز یه عدد مارمولک توی اتاق پیدا کردم یااااااااااااا امام زاده بیژن با کمک امیرحسین چقله بادوم راهی اون دنیاش کردیم + از وقتی برگشتیم خونه همه چی روال خودش پیش میره دارم درس میخونم برنامه نویسی تمرین میکنم و خلاصه کارهام رو هدفمند پیش میرم + تصمیم گرفتم خاطراتم رو ثبت کنم چه با
ادامه مطلب

اندر احوالات و اوضاع

+ هوراااااااا برگشتیم و خونه و بلاخره از فلاکت بازسازی رها گشتیم... + چرا هوا اینقدر داااااااغ... کار از گرما گذشته دیگه قشنگ با شعله های خورشید در آغوش همیم... + کلا سه ساعت خوابیدم و صبح هم به لطف خواهرگرام نتونستم بیشتر از یه ساعت بخوابم و دارم داغون میشم خداااااااا + کیلو کیلو توی دلم قند آب میشه که برگشتیم خونه و توی اتاق عزیز خودم و خلوت خودم هستم + فعلا که مستقر شدم و وسیله های رو چیدم و از فردا شروع کنم مثل آدم زندگی کردن + دوباره نقشه دارن برن
ادامه مطلب

چالش اگر انسان نبودم...

اگه غذا 🥘 بودم یه پرس زرشک پلو مرغ زعفرونی خوشمزه با مخلفات 😋 اگه نوشیدنی 🍹 بودم یه لیوان شربت سکنجبین خنک اگه حیوون بودم گرگ 🐺 اگه رنگ بودم آبی 💙 اگه بو بودم بوی هوا خنک دم صبح ⛅️ توی زمستون بعد شب بارونی اگه شهر 🏙 بودم گلاسگو اگه لباس 🎽 بودم رکابی اگه کتاب 📚 بودم مردی در تاریکی - پل استر اگه آهنگ 🎼 بودم can you hole me - NF اگه فصل بودم زمستون ☃️ اگه میوه بودم سیب 🍏 اگه روز 📅 بودم دوشنبه +به یاد قدیم ها ازتون دعوت میکنم توی این چالش شرکت کنین
ادامه مطلب

این روزا همه چی درهمه

+ از عالی ترین روزام نگم براتون... دلم میخواد بزنم زیر گریه از دست خانواده ایرانی... خدای من این چه وضعشه آخه... + هم اکنون در نابسامان ترین وضع ممکن به سر میبرم... آپارتمانمون رو دارن بازسازی میکنن و ما دقیقا وسط بازسازی هاییم... ننه بابا گررررررام خب حتما ما هم باید ور دلتون باشیم آخه.... بابا ما رو بزارین خونه بعد بیاین واسه تعمیرات... + خلاصه که اصلا اوضاع دلپذیری نیست اصلا اصلا اصلا + کلاس آنلاین رو اصلا شرکت نکردم دیگه...
ادامه مطلب

اندراحوالات اینجانب

+به شدت کلافه ام... +دوباره گول خوردم و یکی از فیلم های این اواخر رو دیدم Fresh 2010 رو دیدم... سلیقه ام با فیلم های مدرن جور درنمیاد... لطفا منو برگردونین به دهه اول سال 2000 + کلاس امروز رو شرکت نکردم واقعا دارم روانم رو از دست میدم... تابستون بعدی حتما حتما ترم تابستونی ثبت نام میکنم... برگشتن به اینجا فقط حالم رو بدتر میکنه + باید یه قدم حسابی بردارم و آینده ام رو دست خودم بگیرم بسه این همه بهونه جدی جدی باید شروع کنم به ساختن زندگی خودم + اکسپلور
ادامه مطلب

وبلاگ های پیشنهادی

جستجو در وبلاگ ها